Wednesday, October 17, 2007

نارنجی

سالها پیش یک روزی بابا بزرگم رفته بود ماموریت تهران. اون موقع بازار "مدرسه موش ها" خیلی داغ بود. بابا بزرگ یک عروسک کپل برای خاله نواز آورد آخه اون موقع خالم کپلی بودـ یک دونه نارنجی هم برای مامان سارا.اون موقع مامانم شش سالش بود. امروز مامانم برای دومین بار یک عروسک نارنجی کادوگرفته است

چقدر ناخن ها و دستام شبیه بابا علی شده. بابا علی خدا کنه منم مثل شما خوش تیپ شم


2 comments:

خانمي said...

vay che narenjie khoshgeli .khosh be hale maman sara!

Anonymous said...

vay khoda in havij koochooloo che khordanie...