Saturday, November 7, 2009

کیش

تقریبا یک ماه پیش ما رفتیم کیش
من و مامانم و بابام و مامان بزرگ با آزیتا جون و مونا (معروف به آیا، مانی یا مونامونا) با هم رفتیم و به ما خیلی خوش گذشت. اینم اسنادش

Tuesday, November 3, 2009

هنجار شکنی

این طرز لباس پوشیدن ابتکار شخص بنده هستش

کلیشه ها

بیاین استفاده کلیشه ای از وسایل رو کنار بذاریم. یه خرس عروسکی میتونه بالش باشه و گوسفندش پتو
...........
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟

لواسان

ما رفتیم لواسون، ویلای یکی از دوستای بابام. جاتون خالی من یکی که دلی از عزا درآوردم! آب بازی، سه چرخه سواری، اسکوتر بازی، گل بازی و دلقک بازی هایی مثل خوابیدن کف زمین!
یه کار هیجان انگیزی که اونجا انجام دادم و مامانم رو تا مرزسکته بردم این بود که شیرینیم رو زدم تو کاسه آب کبوترها تا نرم بشه! شما اگه جای مامان من بودین چه حالی بهتون دست میداد؟

سوء استفاده ابزاری از کودکان

هر کی میره خرید من بیچاره طفل معصوم باید بارهاش رو براش حمل کنم،
فکر نکنین با زور و جیغ و داد این گاری رو از مامان بزرگ گرفتم ها

گلاب به روتون


سلام. بدینوسیله به اطلاع کلیه دوستان، آشنایان و سایر بستگان می رسانم که بنده دچار نوعی ویروس گلاب به روتون شدم و مریضم. مامان بیچاره هم همش مشغول تمیز و ضدعفونی کردن شکوفه های این جانب می باشد! لذا کم کاری بنده و ایشان را به بزرگواری خودتان عفو بفرمایید
برای ابراز ارادتمان چند عکس به پیوست ارسال می گردد

نمن این کتونی های مامان بزرگم رو خیلی دوست دارم