Saturday, February 14, 2009

!سام خوش‌تيپ در حال شيطنت

!راهپيمايي 22 بهمن در منزل رنجبرها

عمو سيبيلو

!بنده طي يك مراسم ماست خوران به اين صورت در آمدم

تارا

نام اين دخمل زيبا تارا است. عمو هومن و خاله شينا دستتون درد نكنه كه دخمل به اين نازي رو درست كردين

كسري پهلواني نامدار

اين يلي كه ميبينيد كسري نام دارد. وي از من 2 هفته بزرگتر بوده و يگانه فرزند كاك فردين و بانو سحر است! پدرش مدعي پهلواني و قدرتمندي وي مي‌باشد. خداوند پدرش وي را عقلي عنايت فرموده و اندكي شكلات نيز به من و كسري جان مرحمت نمايد. از ديگر افتخارات محمودي بزرگ شباهت فرزندش به ايشان مي‌باشد كه شكر خدا ژن‌هاي زيباي مادر كسري، عيوب چهره پدر را در وي تصحيح نموده و از او پسري دوست داشتني با صورتي زيبا ساخته است

!من ديگه مرد شدم

الان 5 روزه كه ديگه من شير مامانم رو نمي‌خورم، آخه ميگن من ديگه مرد شدم! (در سن 1 سال و 4 ماه و 21 روزگي!) تازه دكتر به مامانم گفته بايد منطقي با من صحبت كنه و اين قضيه رو باهام در ميون بذاره و مطمئن باشه كه من ميفهمم! خلاصه چند روزي هست كه من تو تركم و بدن درد دارم ولي مامانم ميگه پسر خوبي بودم و خوب با اين قضيه كار اومدم. الان من بهتر از قبل شير گاو و غذا رو مي‌خورم. تازه خودم بايد غذام رو بخورم، اونم با قاشق يا چنگال نه دست! ولي نمي‌دونم چرا همش از تو كاسه ميريزه بيرون؟