Wednesday, July 8, 2009

!!آخه بچه جون! جای دیگه ای برای خندیدن پیدا نکردی؟ حتما باید بری در ارتفاعات؟

!!!یک جنتلمنگ واقعی

زیبای خفته

شنیدین میگن طرف شیطنت از چشماش می باره؟

!موش آبکشیده

خجالت سامی

میدونین اینجا چی شده؟ من با فشار دادن شیشه شیرم روی تشکچه مبل باعث ببار اومدن این افتضاحی شدم که میبینین و ژست بنده، مربوط به شرمندگی اینجانب، پس از دعوای والده مکرمه می باشد.

سام و دختر همسایه

دختر همسایه شبای تابستون
گاهی میومد روی بوم
.....
مامان تارا مجوز داده که نا سی سالگی ما همینطوری با هم دوست باشیم و سه چرخه سواری کنیم

!سام و آسانسور

اصولا من در آسانسور رفتارهای عجیب و غریبی از خودم نشون می دم که هیچ کس هم تا به حال نتونسته به دلایل اونا پی ببره!

تغییر ژست در عرض چند ثانیه




Friday, July 3, 2009

شبی در یک رستوران درکه

!!!نگران نباشین از هیچ شیطنتی فروگزار نکردم

هنر نزد ایرانیان است و بس

گوشه ای از آثار هنری بنده در پنجره خانه مان

من و بهار 7

آخر شب، خسته در آغوش یار و دست نوازش یار

من و بهار 6

عکس های متفرقه من و بهار

من و بهار 5

شیطنت های دو نفره

من و بهار 4

آب بازی دو نفره

من و بهار 3

من و بهار و سه چرخه هامون