چهارم تير ماه تولد سامان جون بود كه ما رفتيم خونشون، جاتون خالي. مامان بيچاره كه رژيم بود و نتونست كيك شكلاتي بي بي رو بخوره و بجاش حسرت خورد! اين سامان خان هم لابد بلد نبود شمعهاش رو خودش فوت كنه و منم طبق معمول داوطلب فوت كردن شمعها شدم و دو سه بار زحمت اينكر رو كشيدم!
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
مبارک باشه تولد سامان جان
مرسی از زحماتی که می کشی عزیز دلم
قربانت برم
خاله مانی
Post a Comment