میدونین اینجا چی شده؟ من با فشار دادن شیشه شیرم روی تشکچه مبل باعث ببار اومدن این افتضاحی شدم که میبینین و ژست بنده، مربوط به شرمندگی اینجانب، پس از دعوای والده مکرمه می باشد.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ
3 comments:
دشمنت شرمنده باووم. خونه مادربزرگ مال شکوفایی خلاقیته دیگه
خونه مادر بزرگ کجا بود آوا جون؟ خونه مامان بدبخت که تازه تشکچه های مبلها رو شسته بود!
ای وای.من چرا فکر کردم خونه عمه ایناست...سام عزیزم, این شیرین کاریهات رو بزار برای مامان بزرگ. مامان سارا به اندازه کافی کار داره
Post a Comment