Wednesday, December 17, 2008

سام در پارك چيتگر

ما خانوادگي تعلق خاطر عجيبي به پارك چيتگر داريم. گويي ارث پدربزرگانمان مي‌باشد! خلاصه با مامان و بابا و مامان بزرگ و بابابزرگ رفتيم چيتگر


و من براي اولين بار تاب سواري و سرسره را تجربه كردم


بعد با ريگ‌ها و خاك بازي كردم كه خيلي هم هيجان انگيز و جذاب بود

و در نهايت آتش بازي آخرين تجربه آن روز من بود

شب شراب نيارزد به بامداد خمار! بعد از همه اين شيطنت‌ها بيهوش شدم دو ساعت تمام در پارك خوابيدم

1 comment:

Anonymous said...

ghorboone khodet o avalin tajrobehat eshghe koochoolooye khale. maman sara kapshen ghermeza ro yadet nare tanesh koni koochik she. khale navaz