ما در شمال! هر كاري دلمان خواست كرديم. روزي چندبار خونه عمو تيساپه و خاله سمانه مهربون و صبور رو منفجر ميكردم و خاله سمانه با صبوري تمام از اول مرتب ميكرد.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ
No comments:
Post a Comment