Wednesday, December 19, 2007
Tuesday, December 18, 2007
مامان بزرگ مهربونم
يه دوست جديد پيدا کردم
اين آقا پسره که يه کمي اسمش از من بزرگتره مث خودش که بزرگتر از منه) اسمش "امير سامه" و توي يه مهموني باهاش آشنا شدم
حقيقتش مامان منو يه پارتي درست و حسابي نميبره که شايد يه دوست ديگه اي پيدا کنيم حتما که نبايد آدم همه دوستاش پسر باشن مگه نه؟
حقيقتش مامان منو يه پارتي درست و حسابي نميبره که شايد يه دوست ديگه اي پيدا کنيم حتما که نبايد آدم همه دوستاش پسر باشن مگه نه؟
داستانهاي من و عمو احسان
بابا ولم کنين
!!! عکسش يادمون رفت
اين عکس مربوط به متن زير بودا يه بار خواستيم با بابام يه کاري بکنيما ولي بابامه ديگهاز بس منو نديده قاطي کرده -بابايي درست 37 روزه منو نديديا - کلي بزرگ شدم
اومدن خاله جونم از خارج
اگه چندوقتي خبري ازم نبود تقصير خاله نوازه آخه اومده ايرانديگه وب لاگو يادش يادش رفته نميگه بقيه هم دل دارن اما پياده از پياده خبر داره نه سوار از پياده به همين منظور بابام که چهل روزه منو نديده وب لاگمو به روزرساني کرده که شما هم حالشو ببرين
بابام
بابام
Sunday, December 2, 2007
بدلیل استقبال شما
بدنبال استقبال شدید بینندگان عزیز وب سایت از اخم و تخم سام خواستنی بر ان شدیم تا به پست عکس های اخم الود اضافه کنیم. لازم به توضیح است که هدف ما ترویج و یا اشاعه (اشائه) اخم و تخم نیست بلکه این صرفن ژست کودک ماست. نتیجه اخلاقی اینکه اخم یک رفتار کودکانه و از نظر تکاملی عقب تر از خنده و بخصوص خنده با صدای بلند است. پس اگر فکر میکنیم که دیگر کودک نیستیم اخم نکنیم در عوض بیشتو بلند تر بخندی
م
م
Saturday, December 1, 2007
Subscribe to:
Posts (Atom)